زمینه جنگ
جنگ جانشینی لهستان در واقع پیشینهای کهن داشت. لهستان از اواخر قرن 16 میلادی با نظام پادشاهی انتخابی اداره می شد ؛ یعنی آن که ، اشراف در مجلسی با نام دیت گرد هم می آمدند و شاه را برمی گزیدند. طبیعتاً به دلیل سکونت اقوام متعدد در قلمرو پادشاهی لهستان ، امکان تبانی و یا اختلاف نظر میان اشراف محلی وجود داشت. این مسئله در سال 1733 میلادی به یک بحران ملی تبدیل شد.
دستهبندیهای منطقهای
گروهی از اشراف از آگوست سوم - پسر شاه پیشین - و عده ای نیز از استانیسلاس لکزینسکی حمایت کردند. بلافاصله با انتشار اخبار مربوط به آشوب داخلی در لهستان ، دولتهای اروپایی اقدام به دستهبندیهای منطقهای نمودند. دولتهای روسیه ، پروس و اتریش از آگوست سوم اعلام حمایت کردند. در مقابل ، لویی پانزدهم - شاه فرانسه - نیز از استانیسلاس لکزینسکی ، که داماد وی بود ، حمایت کرد.
* آگوست سوم
وقایع جنگ
برخلاف نام جنگ جانشینی لهستان ، نبردهای اصلی غالباً خارج از این کشور رخ داد. میدانهای اصلی نبرد مناطقی هم چون شمال ایتالیا و غرب آلمان بود.
فرانسه موفق شد در این جنگ ، دوکنشین لورن (واقع در شرق فرانسه امروزی) را بدست آورد و در شمال ایتالیا نیز طی نبردهای خونین ، اتریشیها را شکست دهد. در واقع ، دولت اتریش طی این جنگ ، متحمل خسارات و ضررهای فراوانی شد اما فرانسویان هیچ گاه نتوانستند به نحو موثری از اشتباهات اتریشیهای بهرهبرداری کنند.
در لهستان نیز طی ماههای نخست جنگ ، روسها به سرعت ورشو را تصرف کردند و با بیرونراندن لکزینسکی از این شهر ، آگوست سوم را به سلطنت نشاندند. لکزینسکی که اینک از پیروزی نهایی ناامید شده بود ، به مدت دو سال - از 1734 تا 1736 میلادی - بیهوده در جنگ و گریز به سر می برد. سرانجام در ژوئیه 1736 میلادی ، آگوست سوم رسماً به عنوان شاه لهستان تاجگذاری نمود و لکزینسکی به فرانسه گریخت.
پایان جنگ و استقرار صلح
در 1735 میلادی ، فرانسه و اتریش از حجم درگیریها کاستند و به تدریج ، مذاکرات صلح را آغاز نمودند. سرانجام در 18 نوامبر 1738 قرارداد وین در پایتخت اتریش امضاء شد که به موجب آن ، موارد ذیل حاصل گردید :
1) آگوست سوم به عنوان شاه لهستان به رسمیت شناخته شد.
2) دوکنشین لورن - به عنوان حقالسکوت - به استانیسلاس لکزینسکی رسید و مقرر شد که این دوکنشین با مرگ لکزینسکی به قلمرو دولت فرانسه الحاق یابد.
3) ناپل و سیسیل - در جنوب ایتالیا - به دولت اسپانیا که در اثنای جنگ به صف متحدان فرانسه پیوسته بود ، رسید.
4) دوکنشین پارما به امپراتوری اتریش واگذار گردید.
5) لهستان منطقه لیوونی - در سواحل بالتیک - را به دولت روسیه داد و همچنین ، به تدریج تحت نفوذ شدید روسها درآمد.
نتایج این جنگ نیز به همان نسبت قابل توجه است. دولت اتریش به شدت تضعیف شد ؛ لذا ، بر آن شد که در سالهای آینده دست به افزایش قدرت سیاسی و نظامی خود بزند.
دولت پروس که اینک به صف قدرتهای اروپایی پیوسته بود ، در سالهای بعد تحت رهبری شاه فردریک کبیر توانست به نهایت عظمت و قدرت دست یابد.
روسیه نیز توانست عملاً خود را وارد سیاستهای اروپا کرده و نقشی تعیینکننده ایفا نماید.
جهان تاریخ...
برچسب : نویسنده : کورش کبیر jahantarikh بازدید : 298