امپراتوری شارلمانی

ساخت وبلاگ

لنژیان

در قرن هشتم میلادی یکی از این کاخبان ها به نام شارل مارتل از همه نظر به مانند یک پادشاه ، در دربار قدرتمند شد. جانشینان او ، سلسله کارولنژیان را بنیان نهادند.

شارل مارتل قدرت نظامی فرانک ها را افزایش داد و سواره نظامی نیرومند ایجاد کرد. در 712 میلادی مسلمانان وارد اسپانیا شدند و آنجا را فتح کردند. آنان در 732 میلادی وارد جنوب فرانسه شدند و پس از عبور از تولوز ، به تور رسیدند. در آنجا شارل مارتل و لشکریانش ، آنها را شکست داده و ملقب به منجی اروپا شدند.

پسر شارل مارتل ، پپ کوتاه آخرین شاه مروونژیان را برکنار کرد و به تنهایی بر تخت سلطنت نشست. (سال 751 میلادی) در این کار پاپ استفانوس دوم ، رهبر مسیحیان کاتولیک ، او را یاری کرد و وی را به رسمیت شناخت. همین موضوع سبب شد که در مورد حق کارولنژی ها نسبت به تاج و تخت کوچک ترین اعتراضی به عمل نیامد.

در عوضِ این کار ، پاپ از پپن کوتاه خواست تا او را در نبرد با لمباردها (قومی در شمال ایتالیا) یاری کند. پس از آنکه این عملیات جنگی با موفقیت به پایان رسید ، پپن به پاپ اجازه داد تا بر رم و نواحی اطرافش حکومت کند. این واقعه ، آغاز حیات دولت های پاپی بود که تا قرن نوزدهم دوام یافت.

شارلمانی

 

تصویری خیالی از شارلمانی

با مرگ پپن ، پسرش شارلمانی (فرمانروایی:771-841) به حکومت رسید. او کارولنژیان را تبدیل به یک امپراتوری کرد و برای اولین بار پس از سقوط امپراتوری روم ، اروپای غربی را تحت فرمانروایی دولتی واحد درآورد.

دوران حکومت شارلمانی با جنگها و نبردهای طولانی از جمله چیرگی بر لمباردی ها گذشت. او در آلمان امروزی ، قوم ساکسون ها را شکست داد و آنان را مجبور به دعوت مسیحیت کرد. وی در مرزهای شرقی امپراتوری اش ، مارش های نظامی یا مناطق مرزی نظامی ایجاد کرد تا در برابر حملات اسلاوها (قومی در اروپای شرقی) ایستادگی و از آنها برای عملیات در اروپای شرقی استفاده کند. این مارش ها در آینده به دولت هایی نظیر پروس و اتریش تبدیل شدند.

البته لشکرکشی های شارلمانی در خاک اسپانیا چندان موفقیت آمیز نبود. شارلمانی که قصد داشت مسلمانان را از اسپانیا بیرون براند ، از راه رشته کوه های پیرنه وارد اسپانیا شد اما در ناحیه باسک توسط مردم این ناحیه مغلوب شد و کل عقبه سپاهش از میان رفت.

 تاجگذاری

در روز کریسمس سال 800 میلادی ، پاپ لئوی سوم تاج امپراتوری روم غربی را بر سر شارلمانی گذاشت. طبق روایات مورخان ، زمانی که شارلمانی و پاپ در حال نیایش در کلیسا بودند ، پاپ به طرز غیرمنتظره ای ، تاج را بر سر امپراتور گذاشت.

 

تاجگذاری شارلمانی

تجزیه امپراتوری

شارلمانی در سال 814 درگذشت. لویی (مشهور به پرهیزکار) ، پسر او ، تا سال 840  به سلطنتش ادامه داد و هنگامی که درگذشت ، طبق وصیت نامه ی خود قلمروش را به پسر بزرگش لوتار بخشید اما دیگر پسران لوئی ، شارل کچل و لوئی ژرمنی، از اطاعت لوتار سر باز زده و جنگ داخلی را آغاز کردند.

امپراتوری کارولنژی در هنگام آغاز حکومت شارلمانی (آبی تیره) و در هنگام مرگ او (آبی روشن)

پس از یک سال جنگ داخلی در 843 میلادی ، شارل و لوئی بر لوتار پیروز شده و او را مجبور به امضای معاهده وردون ساختند. طبق این معاهده ، امپراتوری فرانکی به سه قسمت شرقی ، غربی و میانی تقسیم شد. شارل کچل منطقه ی وسیع فرانکی غربی را بدست آورد که چند قرن بعد به کشور فرانسه تبدیل شد.

لویی ژرمنی نیز فرانک شرقی را دریافت کرد که بعدها به آلمان تبدیل شد. لوتار نوار باریکی ، که شامل شمال ایتالیا و سواحل رود راین می شد ، را بدست آورد که  بعدها میان دو پادشاهی دیگر تقسیم شد و تبدیل به مسئله ی مرزی مهمی میان آلمان و فرانسه گشت که باعث جنگهای طولانی میان این دو کشور گردید.

تقسیم امپراتوری فرانک

بدین ترتیب ، دوره ی کوتاه امپراتوری فرانک از میان رفت و باز هم عصری تاریک و پرآشوب آغاز شد که با جنگهای متعدد و خونریزی های فراوان همراه بود اما میراث بزرگ شارلمانی در این بین تاثیر زیادی گذاشت: فئودالیسم. نظامی سیاسی و اقتصادی که در قرون بعد تقویت گشت و تا رنسانس به بخش مهمی از تاریخ اروپا تبدیل شد.

لطفاً دیدگاه های ارزشمند خود را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

موفق باشید.

جهان تاریخ...
ما را در سایت جهان تاریخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کورش کبیر jahantarikh بازدید : 253 تاريخ : جمعه 17 مرداد 1393 ساعت: 17:04